دروغ چرا ؟
سلام به دوستای خوبم
حتما از تیتر متن امروزم تعجب کردید ولی با عرض شرمندگی باید عرض کنم که
واقعا دروغ گفتن یکی از عادتهای زندگیمون شده وانگار نه انگار که داریم
دروغ به هم میگیم حالا قسمها یی که میخوریم هیچ اون خودش یه بحث جدا داره
توجه شما رو به تعدادی از دروغهامون جلب میکنم :
پیچوندن آقایون:
خانم من دارم با دوستام برای خرید زمین میرم شمال چطوری دوریت رو تحمل کنم
واقعیت : خانم من دارم برای عشق وحال میرم شمال چندروزی ازشرت راحتم
عشق پسر به دختر :
عزیزم از وقتی با تو دوست شدم دیگه هیچ دختری به چشمم نمیاد
واقعیت :عزیزم هروقت نگاهت میکنم از هرچی دختر حالم بهم میخوره حیف که هیچکس دیگه ای بهم پا نمیده وگرنه یه لحظه ام تحملت نمیکردم
در چت روم
داشتیم میرفتیم اسکی تو راه تصادف کردم پرادو سفیدم داغون شد از این بنز حالم بهم میخوره ولی مجبورم چند روزی سوار بشم
واقعیت : با پیکان بابای دوستم داشتیم میرفتیم سوار تیوپ بشیم از تپه بیاییم پایین تصادف کردیم
صحبت های دو تا خانم
خدارو شکر دادش کوچیکم تو آلمان نمایندگی بنز زده
واقیعت : دادش کوچیکم رفته ملایر تو یه نمایندگی ایرانخودرو شاگرد جلوبندی ساز شده
اینها رو من نوشتم دوست دارم اگه چیزی به ذهنتون میاد برام بنویسین
دوشنبه 29 فروردین 1390 - 7:09:18 PM