×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عصراون روز

هرچه دارم ازشهداست

اين رو حتما بخوانيد!!!!!! آخرشه

� آن�روز بهشت حسابی شلوغ شده بود برای همین تصمیم گرفتند هرکسی که واقعا روز مرگ بدی داشته رو به بهشت راه بدهند.آقای پیتر مامور شده بود و دم در بهشت ایستاده بود از نفر اول پرسید: کمي از روزی که مرحوم شدی تعریف کن. مرد جواب داد: روز افتضاحی بود. مطمئن بودم که زنم با دوست پسرش قرار داره �براي همین زودتر برگشتم خونه که مچشونو بگیرم.همه خونه رو گشتم اما�پیداش نکردم رفتم به بالکن ( ما در طبقه 25 زندگی میکنیم ) و اون مردو در حالی که با نوک انگشتاش از لبه نرده ها آویزون شده بود پیدا کردم رفتم یه چکش آوردم و آنقدر روي انگشتاش کوبیدم تا بالاخره افتاد اما روي بوته ها سقوط کرد بنابراین من یخچال توي بالكن رو�هل�دادمو از بالکن پرت کردم سمت اون. بر اثر فشارو ناراحتی دچار حمله قلبی شدم و مردم!! آقای پیتر نتونست روز بد اونو رد کنه و� او �وارد بهشت شد از نفر بعدی صف درمورد روز مرگش پرسید. جواب داد : من در بالکن خونمون که در طبقه 26 یه آپارتمان بود مشغول ایروبیک بودم که بخاطر پیچ خوردن قوزک پام سر خوردم. لبه بالکن آپارتمان پائین رو گرفتم اما یه روانی�آمد و با چکش کوبید رو انگشتام. خوشبختانه روی بوته ها افتادم اما اون دیوانه یه یخچال انداخت روی من!! آقای پیتر با خودش خندید و اجازه داد�تا اوهم وارد بهشت بشه�اون در حالیکه خیلی از اینکار لذت�میبرد از نفر سوم همون سوال رو پرسید. طرف جواب داد : تصورشو بکن ! من لخت! تو یخچال
چهارشنبه 15 دی 1389 - 3:08:45 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


از همتون ممنونم


بابام براى هميشه از پيشم رفت


ازدواج خوبه یا نه ؟


خیلی دوست دارم جواب بدین


توفقط بگو نمیری


من هنوز چیزی نگفتم


نظرتون درباره موسیقی در ایران چیست ؟


دروغ چرا ؟


سلام وتشکر از دوستان


باور نميكنيد ولى اين خود واقعيت است


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

275757 بازدید

185 بازدید امروز

30 بازدید دیروز

449 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements